پاییز اشعار
شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۶، ۰۳:۴۴ ب.ظ
الا یا ایها الپاییز اشعارم، به نامت اقتدا کردم
تو را در بین هر مصرع به هر رنگی ادا کردم
به رنگ شعله های زرد و نارنجی، به رنگ سرخ گلگونی
خودم را و غزل را وشما را مبتلا کردم
نمود رقص، صدها برگ پاییزی به اشعارم
تو را با رنگی از رنگهای "قوچانی" آشنا کردم
میان باغ بی برگی که شاعر غرق ابهام است
خزان را، مهر را، آبان و آذر را صدا کردم
و اینک پادشاه فصل ها، پاییز را بنگر
ببین با طیف رقصانش چه ها کردی چه ها کردم
قلم لرزان و پای واژه ها در گیر این غوغا
به تقلیدش غزل را وارد سیر و سماع کردم
کمی چرخیدم و چرخاندم این الفاظ زیبا را
"الف" را جای جای قافیه در ماجرا کردم
۹۶/۰۸/۲۰