تارنمای شخصی بهزاد هوشنگی

کارشناس حقوق - طراح و گرافیست - شعر و ادبیات فارسی

تارنمای شخصی بهزاد هوشنگی

کارشناس حقوق - طراح و گرافیست - شعر و ادبیات فارسی

۵ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است


حالِ بیدار شدن نیست !
با خیالِ تو باید
خوابید ؛
رویا دید ؛
صبح ارزانی مردم
دلِ من خوابِ تو را میخواهد...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۵:۵۰
KHAZANEH



رفتم
به او بگویم
"من عاشقت شدم را"
لرزیدم از نگاهش گفتم عجب هوایی


خب دلم میخواهدش جانا
تو دستم را بگیر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۵:۴۸
KHAZANEH

وقتی که می خندی لبت تعبیر دارد
عشق تو ای شیرین زبان واگیر دارد
 
در گیر و دارِ این تبِ عشقِ من و تو
این خنده ها بیش از همه تأثیر دارد
 
دیوان چشمان تو در شب های شعرم
صـدها غزل، صد عشق و صد تصویر دارد
 
حتّی میان شعله چشمان مستت
هرم نگاهت صد هزاران تیر دارد
 
جان عزیزت یک کمی هـم فکر من باش
این عشق، با تو صحبت از تقدیر دارد
 
من چند سالی مستم از سر تا به پایت
آری سراپایت دو صد تفسیر دارد
 
با تو تمام زندگی سبز است و آبی
سرخ لبانت بیش از این واگیر دارد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۵:۴۶
KHAZANEH

الا یا ایها الپاییز اشعارم، به نامت اقتدا کردم
تو را در بین هر مصرع به هر رنگی ادا کردم

به رنگ شعله های زرد و نارنجی، به رنگ سرخ گلگونی
خودم را و غزل را وشما را مبتلا کردم

نمود رقص، صدها برگ پاییزی به اشعارم
تو را با رنگی از رنگهای "قوچانی" آشنا کردم

میان باغ بی برگی که شاعر غرق ابهام است
خزان را، مهر را، آبان و آذر را صدا کردم

و اینک پادشاه فصل ها، پاییز را بنگر
ببین با طیف رقصانش چه ها کردی چه ها کردم

قلم لرزان و پای واژه ها در گیر این غوغا
به تقلیدش غزل را وارد سیر و سماع کردم

کمی چرخیدم و چرخاندم این الفاظ زیبا را
"الف" را جای جای قافیه در ماجرا کردم

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۵:۴۴
KHAZANEH

اگر سودای لیلی بر سرت افتاده؛

مجنون شو

که هر شهری به صحرای جنون، دروازه ای دارد

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۶ ، ۱۵:۴۲
KHAZANEH